- کیک بوکسینگ
- وقتی میخوابم و خواب می بینم خوناشام شدم ( این تا یک هفته شارژم می کنه )
- شروع قسمت دوازدهم سریال دکتر هو
- وقتی رو ترازو می رم و می بینم یک کیلو لاغر شدم
- وقتی توقع یخبندان دارم ولی شانسی هوا آفتابیه
- تقریبا هر وقت تو آینه موهام رو می بینم هم بلنده هم تو چهل سالگی به زور صد تا موی سفید دارم ( ژن خانوانده پدری)
- وقتی تو بازی کلاش زامبی شانسی یک رقیب قویتر رو می برم
- خوندن کتابی که اصلا توقع ندارم خوب باشه ولی آخرش به همه پیشنهاد می کنم
- بوی پیپ
- سر زدن به انبار و سرک کشیدن به کتابای قدیمی تن تن و میلو
- اون آخیش بعد از تموم شدن هفده صفحه ترجمه
- گربه
- وقتی از کابوس بلند می شم ( معمولا یا دوباره مدرسه ام یا دو تا بچه دارم ) بعد تند تند می رم شیر آب رو باز می کنم
( با فشار کم ) و خوابم را برای آب تعریف می کنم و حس می کنم نحسیش رفته
- وقتی برای اولین بار بعد از همه مکافاتش اولین رنگ رو روی ابریشم می کشم
- دیدن یک فیلم علمی تخیلی خوب
- پیدا کردن کلیدم تو جیب مانتوم بعد از کلی گشتن
- یک لیوان شیر گرم و عسل نیم ساعت قبل از خواب
- وقتی بعد از کلی چونه زدن با خودم ساعت را نگاه می کنم می بینم یک ربع دیگه کلاس زبان تموم می شه
- تقلب سر همون امتحان زبان
- شنیدن دوباره و دوباره قطعات موسیقی رامین جوادی
- پیدا کردن یک گروه موسیقی خوب گوتیک متال تو یوتوب
- پیدا کردن آدامس ته کیفم
-پای صحبت آدمی نشستن که علارقم همه تفاوتهاش بهت احترام می گذاره ( در حد سالی یک دفعه هم اتفاق نمی افته )
بله چرا باور نکنم
دیدین پست های شما هم برای من جزو خوشیها شده مانی جان
امیدوارم این لحضه های خوب براتون همیشگی و هر روزه باشه
باور می کنین همین الان که پست شما را دیدم قبلش اپیزود جدید دکتر هو را دیدم . این اتفاق همراه با خوندن نظر شما همیشه یادم می مونه