به سلامتی کستیل

کارگاه اینقدر دلگیر و سرد و اعصاب خورد کن شده که حد نداره , ولی بیخیال . قصدم غر زدن نیست . 

خب این هفته هم سریال "سوپرنچرال " برای همیشه تموم می شه و , و راستش نمی دونم بعدش چی ؟ الان همه می گن دختر همینه که بی شوهر موندی ! زندگی واقعی ت رو بکن ! سریال سریاله دیگه ! باشه . شما می دونید .ولی من از اینقدر که از این سریال یاد گرفتم از خانواده خودم از تلویزیون خودمون از مدرسه , دانشگاه چیزی یاد نگرفتم . اینکه با زبان تخیلی که برای طرفدارای سبکش دلپذیرتره درس انسانیت  را بدید کار سختیه , مفاهیمی مثل انتخاب , شکست خوردن و دوباره بلند شدن , اشتباه کردن و تلاش برای جبرانش , اینکه با هر عیبی که داری بازم می تونی قهرمان زندگی خیلیها باشی - اگر بخوای - اینکه    :  " فامیلی " به خون ختم نمی شه " , همیشه امکان برگشت و جبران هست از هر قصور و اشتباهی , هر جوری که بزرگ شدیم و هر درسی که پدر و مادر تو مغزمون کردن لزوماً درست نبوده و یکجایی به بعد باید بایستیم و راه خودمون رو بریم , مهم نیست شرایط چقدر سخت بشه همیشه همیشه یک راه دیگری هم هست , فقط باید بگردی ؛ اینا مفاهیمی بود که سوپرنچرال بیشتر از همه بهم یاد داد . 

و بهترین حرفها رو کستیل , فرشته چشم آبی سریال , وقتی چند لحظه قبل مرگش در واقع قربانی کردن خودش برای نجات دوستش گفت - حالا جمله ها جلوی چشم من نیست همینطوری از خاطره می گم -:" خوشبختی , خوشبختی حقیقی در داشتن نیست , در بودنه و گفتنشه و تو منو تغییر دادی باعث شدی که به دیگران به همه دنیا اهمیت بدم "و البته ابتدا و انتها داره که یادم نیست؛ ولی "سم وینچستر "باعث شد سعی کنم صبحها زودتر بلند شم , ورزش کنم و کتاب بخونم در حالی که "دین وینچستر  "سعی کرد یادم بده که  تا می تونم روی اهدافم و حرفم  و قولم بیاستم , برای کسانی که دوستشان دارم بجنگم و شاید حتی باعث شد خواهرم را بیشتر دوست داشته باشم بیشتر مواظبش باشم و با وجود اینکه گاهی حتی حوصله اش رو ندارم پای درد و دلش بنشینم و با کسی که خانواده به عنوان رقیب به من تحویل دادند سعی کنم واقعا سعی می کنم با احساس و دقت و گاهی حتی تعصب رفتار کنم - حالا داماد ما مثل برادریه که نداشتم ولی خواهرم رو اذیت کنه ؟ خونش حلاله ؛ شوخی گذشته خدا رو شکر خیلی هم دیگر رو دوست دارند-بگذریم , خیلها سوپرنچرال  را به خاطر جنبه های مذهبی ممکنه نپسندند , خیلیها از اینکه کلا ماجرا تخیلی باب طبعشون نیست , بقیه نمی دونم هر کی یکجوره ولی من مثل فامیل یا دوستی نزدیکی که برای همیشه مهاجرت کرده و دیگه هیچ وقت نمی بینم دلم تنگ می شه : همونطور که شما می تونید به عزیز سفر کرده تون زنگ بزنید منم گاهی به آرشیوم برمی گردم و یک قسمت هایی رو دوباره نگاه می کنم , اما هر دو می دونیم که جای خالیشون دیگه پر نمی شه .

پس به سلامتی " سوپرنچرال"

                                                                                                                                      جنگل سحر آمیز - مطالب ابر کستیل

نظرات 2 + ارسال نظر
داوود جمعه 30 آبان 1399 ساعت 07:10

این حجم از تاثیر خیلی عالیه.
زنده باد زندگی!!

خودت زنده باشی پسر خوب

زارا پنج‌شنبه 29 آبان 1399 ساعت 03:23

اینطور که تعریف کردی دوست دارم ببینمش
من هم تازه لوسیفر رو تمام کردم دوستش داشتم.
من ترجیح میدم تو دنیای خیالی و فیلم و سریال. باشم.از وقتی که شروع کردم به سریال دیذن حالم بهتر شده.چند سالی هست.ای کاش زودتر اینکارو میکردم.

دیدی گفتم لوسیفر عشقه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد